آنیوو گایز!!! Lantern23.blog.ir

   چطورین بچه ها؟؟؟

   یه قانونی هس به نام قانون مورفی که وقتی این قانونو میخونم، نمیدونم بخندم؟، گریه کنم؟، چیکار کنم؟، بعد میبینم یه حالتی بین این برام پیش میاد که همون پوکر فیسه خودمونه :|.

   بگذریم، خیلی دوس دارم این قانون توی وبلاگم باشه و همش جلوی چشمم باشه و همچنین برای شما بزارمش تا بعضی از شمایی که نخوندینش، بخونین.

   خب بریم سراغ قوانین مورفی... :)

■ فلسفهٔ مورفی

   لبخند بزن… فردا روز بدتری است…

● قانون صف:

   اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.

● قانون کارواش:

   احتمال بارش باران نسبت مستقیم با روز شستن ماشین شما دارد.

● قانون تلفن:

   اگر شما شماره‌ای را اشتباه گرفتید، آن شماره هیچ‌گاه اشغال نخواهد بود.

● قانون بینی:

   بعد از اینکه دستتان حسابی گریسی شد، بینی شما شروع به خارش خواهد کرد.

● قانون کارگاه:

   اگر چیزی از دستتان افتاد، قطعاً به پرت‌ترین گوشهٔ ممکن خواهد خزید.

● قانون استراحت:

   هروقت بین درس خوندن کمی دراز بکشید حتما یکی پس از ساعتها درس خوندن در اتاق را باز خواهد کرد.

● قانون دروغگویی:

   اگر بهانهٔ دروغی‌تان پیش رئیس برای دیر آمدن، پنچر شدن ماشینتان باشد، روز بعد واقعاً به‌خاطر پنچر شدن ماشینتان دیرتان خواهد شد.

● قانون روبه‌رو شدن:

   احتمال روبه‌رو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید، افزایش می‌یابد.

● قانون اثبات:

   وقتی می‌خواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمی‌کند، کار خواهد کرد.

● قانون بیومکانیک:

   نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.

● قانون قهوه:

   قبل از اولین جرعه از قهوه داغتان، رئیستان از شما کاری خواهد خواست که تا سرد شدن قهوه طول خواهد کشید.

● قانون ترافیک:

   وقتی در ترافیک گیر کرده‌ای، لاینی که تو در آن هستی دیرتر راه می‌افتد.

● قانون وسایل نقلیه:

   وسایل نقلیه اعم از اتوبوس، قطار، هواپیما و … همیشه دیرتر از موعد حرکت می‌کنند، مگر آنکه شما دیر برسید؛ در این صورت درست سر وقت رفته‌اند.

● قانون اتوبوس:

   مدت زیادی منتظر اتوبوس می‌مانی و خبری نیست. پس سیگاری روشن می‌کنی. به محض روشن شدن سیگار، اتوبوس می‌رسد (به عبارت ساده، اگر سیگار را روشن کنی اتوبوس می‌رسد. اگر برای زودتر رسیدنِ اتوبوس سیگار را روشن کنی اتوبوس دیرتر می‌آید).

● قانون کار:

   اگر به نظر می‌رسد همهٔ چیزها خوب پیش می‌روند، حتماً چیزی را از قلم انداخته‌ای.

● قانون نتیجه:

   احتمال بد پیش رفتن کارها نسبت مستقیم با اهمیت آن‌ها دارد.

● قانون تحویل پروژه:

   وقتی موقع تحویل پروژه می‌رسد، دقیقاً همان روز مشکلی در آن پیدا می‌شود.

● قانون یادگیری:

   شما چیزی را یادنمی‌گیرید، مگر بعد از این‌که امتحان آن را دادید.

● قانون جستجو:

   هر وقت دنبال چیزی می‌گردید، همیشه در آخرین مکانی که جستجو می‌کنید، آن را می‌یابید.

● قانون خرید:

   اهمیتی ندارد که چقدر دنبال جنسی بگردید، به محض اینکه آن را خریدید، آن را در مغازه دیگری ارزان‌تر خواهید یافت.

● قانون چیزهای خوب:

   هر چیز خوب در زندگی یا غیرقانونی است یا غیراخلاقی یا چاق‌کننده.

● قانون ضایع شدن:

   احتمال آنکه کاری را که انجام می‌دهید، دیگران ببینند، نسبت مستقیم دارد با میزان احمقانه بودن آن کار.

● قانون پمپ بنزین:

   هنگام ورود به پمپ بنزین جایگاهی که انتخاب می‌کنید، کندتر و طولانی‌تر از جایگاه‌های دیگر خواهد بود.

● قانون لکه:

   زمانی که می‌خواهید لکهٔ روی شیشهٔ پنجره را پاک کنید، لکه در سمت دیگر شیشه خواهد بود.

● قانون بقای کثیفی:

   برای تمیز کردن هر چیزی، چیز دیگری باید کثیف شود.

● قانون دسترسی:

   هرگاه چیزی را دور بیندازید، به محض آنکه دیگر به آن دسترسی نداشته باشید، به آن نیاز پیدا خواهید کرد.

● قانون صبحانه:

   همیشه نان از طرفی که به آن کره مالیده‌اید روی زمین می‌افتد.

● قانون USB :

   همیشه یو اس بی دفعهٔ اول جا نمی‌رود حتی اگر جهتش درست باشه.

● قانون تعمیر:

   زمانی که دستگاه معیوب خود را نزد تعمیرکار می‌برید، کاملاً درست و بی‌عیب کار خواهد کرد.

● قانون اجتناب:

   اگر به هر دلیل در جایی قانون مورفی عمل نکند، قراره اتفاق خیلی بدتر و بزرگتری بیفتد.

● قانون خانم مورفی:

   اگر چیزی خراب یا اشتباه بشود، حتماً تقصیر آقای مورفیه.

● قانون زندگی مورفی:

   آیا زندگی شما نمونه خوبی از قوانین مورفی است؟

● قانون تله (فیناگل):

   اگر بدترین زمان خراب شدن برای چیزی وجود داشته باشد، همان زمان است که خراب می‌شود.

● قانون ساد :

   قانون دیگری هم وجود دارد، موسوم به قانون ساد که معمولاً مترادف قانون مورفی تلقی می‌شود. قوانین مورفی را آمریکایی‌ها به کار می‌برند؛ در حالی که ساد بین انگلیسی‌ها محبوب‌تر است. البته در بحث‌های تخصصی بسیاری اصول ساد را وسیع‌تر از مورفی می‌دانند و معتقدند قوانین ساد بیشتر بر مسئلهٔ بخت و اقبال تأکید دارد.

● قوانین ساد می‌گویند بخت خوب یا بد بر قامت شخص دوخته شده :

   وقتی چیز بدون استفاده‌ای را دور می‌ریزی، بعد از مدت کوتاهی به آن شی نیاز پیدا می‌کنی.

از دست دادن شنوایی برای همه ناگوار است اما این اتفاق دقیقاً برای آهنگساز مشهوری چون بتهوون رخ می‌دهد.

به شهری دیگر مهاجرت می‌کنی؛ انگار فقط به این دلیل که آنجا با یک همشهری آشنا شوی و با او ازدواج کنی.

● با این حال، خود کلمه ساد با توجه به معانی غیراخلاقی‌ای که داشت، منفور بود و مردم مورفی را جای آن به کار بردند. 

● قانون پیدا کردن :

   هرگاه دنبال چیزی هستید، آن را نخواهید یافت ولی وقتی دیگر دنبال آن چیز نیستید، آن را هربار خواهید یافت.

 

   پ.ن : امیدوارم که از این مطلب خوشتون اومده باشه، اگه خواستین بیشتر از این نوع مطلب براتون میزارم. :)

   همتونو دوس دارم!!! cafe-webniaz.ir